مقایسه در خرید یک محصول مستلزم چیزی بیشتر از صِرف بررسی قیمت هاست. بیشتر خریداران نگران کیفیت محصول و قابلیت اعتماد یک شرکت نیز هستند. آیا این شرکت محصولی منحصر به فرد عرضه میکند؟ آیا آنها از محصولات خود پشتیبانی میکنند؟ آیا محصولاتشان نظر مثبت سایر مصرف کنندگان را جلب کرده است؟ بسته به اینکه خرید چقدر مهم است، مشتری ممکن است از هر شرکتی که محصول مورد نظر را عرضه می کند، تمامی این سوالات و حتی سوالات بیشتری بپرسد (مقالهی فرآیند تصمیم گیری خریدار برای خرید برای خرید را ببیند).
البته بررسی کامل و دقیق هر شرکت و هر عرضه کننده زمان بر است و حتی باهوش ترین و زرنگ ترین مشتریان هم آنقدر زمان ندارد. مشتریان اگر پاسخی جامع و سریع برای سؤالات خود بیایند، ادامهی بررسی و جستجوی بیشتر در مورد سایر شرکت ها را نادیده میگیرند.
این پاسخ سریع چیزی نیست جز «برند». یک برند فوراً مشتری را از اعتبار شرکت آگاه میسازد و به او امکان آن را میدهد که به کیفیت هر محصول یا خدمات عرضه شدهی آن شرکت اعتماد کند. صِرف اشاره به نام برند (یا دیدن لوگوی برند) تمام تجربیات و ادراک های مشتری از یک شرکت را پیش چشمش می آورد؛ خوب و بد.
چه کسی از بازاریابی برند استفاده می کند؟
برند گذاری مفهومی فراتر از بازاریابی و فروش جینهای طراحیشدهی «فلان برند» و محصولات دیگر را در بر میگیرد. برند یک شرکت معرفِ هویت بازار آنها است؛ آنها چه کسانی هستند، چه کار میکنند، چه نوع کیفیتی را عرضه مینمایند، آوازهی اعتبارشان چه قدر است و غیره. در نتیجه، بازاریابی برند تقریباً برای هر شرکتی مهم است. از شرکت هایی که غلات می فروشند تا شرکت هایی که تکنولوژی های جدید عرضه میکنند.
حتی زمانی که یک شرکت محصولی را به عنوان یک محصول عام، کلّی و بدون برند میفروشد (مثل پودر لباسشویی)، آن محصول عام و عمومی باز هم نام آن شرکت را بر خود دارد و بر اعتبار آن شرکت تاثیر میگذارد. بعد از تجربهی نخست، اگر شما از این پودر لباسشویی خوشتان نیاید، قبل از خرید هر محصول «عام» دیگری از همان شرکت تردید خواهید داشت و دوباره فکر خواهید کرد.
در این میان، خردهفروشان بزرگ مثل فروشگاه های وال مارت و تارگت، در قفسههای فروشگاههای خود دامنهی وسیعی از محصولات خود را در کنار محصولاتِ برند و شناخته شده می فروشند (در آینده در مورد بازاریابی مبتنی بر خریدار صحبت خواهیم کرد).
بازاریابی برند بر روی چه گروهی از مشتریانی موثر است؟
بازاریابی برند بر تصمیمات دامنهی وسیعی از مشتریان تأثیر میگذارد. از جمله مصرف کنندگان نهایی و شرکت ها. این بازاریابی بیش از همه برای تجارت های مکرر رو به رشد مفید است زیرا درک و فهمِ هر مشتری از یک برند تا حد زیادی بر اساس تجربه های قبلیاش از همان برند شکل میگیرد. برند شرکت برای مشتریان ارائه دهندهی آگاهی و دانش فوری از آن شرکت است. مثلاً:
- والدینی که به دیدن فیلم میروند، می دانند که فیلم های دیزنی بیشتر خانوادگی هستنند
- ـ یک شرکت رو به رشد که پردازندهی مرکزی و سیستم خود را از IBM میخرد، مطمئن است که سخت افزار و نرم افزار جدید کارآمد و قابل اطمینان هستند زیرا در بسیاری از شرکت های دیگر امتحان شدهاند. به علاوه، پشتیبانی مداوم IBM بر تجربهی آن در سال ها اجرا و راهاندازی سیستمها برای مجموعهها دلالت دارد؛ سیستم هایی که در صدها هزار شرکت مختلف با مقیاس های متفاوت به آزمون گرفته شده.
- ـ مشتری که قهوه می خواهد میداند پیشنهاد جدید استارباکز چندین مرحله آزمون و کنترل کیفیت را رد کرده و اینکه، پیشنهاد مذکور از مزارع قهوه به عمل آمده و در راستای حفظ کشاورزی پایدار است. (مقالهی چه کنید تا مشتریان تان راجع به برند شما جار و جنجال راه بیندازند؟ را ببیند)
در هر مثال، آگاهی مشتری از برند شرکت سبب می شود که در زمان و انرژی صرفهجویی کنند و تصمیمگیری دربارۀ خرید محصولات و یا خدمات آن شرکت راحتتر شود.
در آینده باز هم در رابطه با این نوع بازاریابی صحبت خواهیم کرد
منبع:وبسایت لرن مارکتینگ