زمان کافی را برای خواندن این مطلب ندارید؟
پس آن را گوش دهید 🙂
[su_highlight background=”#fbff73″]زمان موردنیاز برای مطالعه این مطلب: ۳ دقیقه [/su_highlight]
همیشه دربارهی اینکه چطور در زندگی به موفقیت و پیشرفت برسیم، به ما دروغ گفتهان: ببین در چه کاری استعداد داری، به سختی تمرین کن و زحمت بکش، و در دریایی از ثروت و خوشبختی غوطهور شو.
وقتی که استعداد خاصی داشته باشی این روش عالیه، اما برای باقی آدمها، ناامیدکننده است. اگر هیچ مهارت و استعداد درجه یکی نداشته باشی چطور؟ اگر در کارهای مختلفی صرفا در حد قابل قبول باشی چطور؟
خبر خوب اینکه، تقریبا همهی آدمها همینطورن، حتی بعضی از فوقستارههای شدیدا موفق. آدمهای موفقِ کمی وجود دارن که واقعا در کاری بهترین باشن. معمولا معجون خیلی موثری از چیزهای مختلفه که براشون کارساز شده.
بیل گیتس بهترین برنامهنویس دنیا نیست، بهترین سخنران یا فروشنده یا ایدهپرداز یا حسابدار دنیا هم نیست. ولی در همهی اینها در حد مقبول هست، و یاد گرفته که این مهارتها رو به هم بدوزه و چیز خیلی ارزشمندتری بسازه.
ویل اسمیت نه در حد بهترین بازیگرهای دنیا است و نه خوانندهی خیلی هنرمندیه، ولی این مهارتها رو به هم دوخته و با یه شخصیت جذاب، برندینگ شخصی زیرکانه، و اخلاق کاری بسیار محکم موفق شده در مجموع خیلی موفقتر از اون بشه که با هر کدوم از این کارها به تنهایی میتونست.
بیشتر چنین آدمهایی اگر فقط روی «بهترین» استعداد و مهارتشون تمرکز کرده بودن، هدر میرفتن. اگر استیو جابز این کار رو کرده بود شاید یه فروشنده ماشینهای دست دوم میشد.
حتی اگر مهارتهای متوسطی داری، یه ترکیب زیرکانه از این «متوسطها» میتونه تو رو بیمانند کنه.
فرض کن یه برنامهنویس قابل قبول باشی. عاشق این کار هستی و کارت هم خوبه اما میدونی که هیچوقت در گوگل و شرکتهای بزرگ و جذاب استخدام نمیشی. این مهارت به خودی خود ارزش زیادی نداره. اما بلدی که این مهارت رو با توانایی خوب یاد دادن ترکیب کنی. بعد یاد میگیری چطور ویدیوهای آموزشی بسازی و خودت رو در اینترنت تبلیغ و معرفی کنی. تو در ساختن ویدیو بهترین نخواهی بود، در تبلیغات و فعالیت اینترنتی هم همینطور، در برنامهنویسی هم همینطور. اما میتونی یه کسبوکار آنلاین پررونق داشته باشی که از کاری که عاشقش هستی پول در بیاری در حالی که تکمهارتهای تو هیچکدوم هیچوقت از سطح «قابل قبول» فراتر نرفته.
این برای هر پیشهای صدق میکنه. یه مدیر متوسط که بتونه کمی قانون یاد بگیره، یا زبان بدن، یا برنامهنویسی، یا طراحی، یا سخنرانی عمومی، میتونه نسبت به مدیرهای مشابه خودش برتری بزرگی پیدا کنه. در واقع، میشه گفت چیزی که باعث میشه کسی «مدیر بزرگی» باشه اساسا معجونی از مهارتهای مرتبط به این کار، مثل روانشناسی و نظم شخصیه.
تکمهارتها زیادن. ولی ترکیبها نادر و کمیابان. اگر میخوای ارزش خودت رو بالا ببری، یک گام از قدرتهای اصلیت عقب برو، و سعی کن از اونها معجون بزرگتری بسازی.
منبع: فرانش
[su_note note_color=”#fbff73″ radius=”11″]با عضویت در خبرنامه مطالب جدید و مفید را در ایمیل خود داشته باشید.
[mc4wp_form id=”4720″]
خیالتان راحت ما هم از اسپم متنفریم 🙂 فقط مطالب مفید برای شما ارسال می شود.[/su_note]