پیش از این، در دو مقالهی «روانشناسی رنگ در بازاریابی و برندسازی- بخش اول» و «روانشناسی رنگ در بازاریابی و برندسازی- بخش دوم» پیرامون مباحث اهمیت رنگ در برندسازی، نقش جنسیت در علاقه به رنگ و تأثیر ویژهی رنگی خاص بر مخاطب صحبت کردیم. در این مقاله قصد داریم به مرور چند مثال در مورد اهمیت رعایت اصل تضاد در انتخاب رنگ و نحوه نامگذاری رنگها، بپردازیم.
استفاده از رنگهای متضاد برای جلب مشتری
مثالی از کاربرد اثر “اصل انزوا” برای جذب مشتری، در انتخاب رنگ گزینه اقدام در تصویر زیر است: بررسی ها نشان می دهد که با تغییر رنگ این گزینه از سبز به قرمز، میزان ترغیب بازدید کنندگان گذری به کلیک بر گزینه “اقدام” تا 21 درصد افزایش مییابد.
شاید نگاهی سطحی، این افزایش چشمگیر در بازدهی وب سایت را به قدرت جادویی رنگ قرمز نسبت دهد؛ ولی با کمی دقت میتوان دید که به دلیل استفاده از رنگ سبز در دیگر بخشهای صفحه، هر نوشته سبزرنگ دیگری به سادگی در محیط اطراف خود مستتر میشود و از نگاه پنهان میماند. این در حالی است که رنگ قرمز کاملأ با زمینه خود متضاد است و به راحتی امکان شناسایی دارد.
چاپرا (۲۰۱۰) در یادداشتی، با مرور تجربه خود برای افزایش تعداد دانلودهای برنامهی PDFProducer، تمام انتخابهای اولیه خود را به این صورت لیست کردهاست:
بررسیهای آماری وی نشان داده که نمونه شماره ۱۰ به مراتب بیشتر از بقیه باعث تشویق مخاطب به کلیک کردن شده است.
به صورت دقیقتر، انتخاب ساختمار شماره ۱۰ باعث جذب ۶۳،۵ درصد از بازدیدکنندگان گذری وب سایت و تبدیل آنها به مشتری متقاضی نرمافزار و افزایش تعداد کلیکها به اندازه ۶۰ درصد شدهاست؛ نتیجهای بسیار موفقیتآمیز در مقایسه با دیگر گزینهها.
بررسی دقیق این گزینه گویای این مطلب است که عناصر تشکیل دهنده این نمونه بیشترین تضاد را با یکدیگر دارند: اول آن که نوشتهی PDFProducer با فونت کوچک نوشته شده و به رنگ خاکستری روشن -که مناسب برای زمینه است- دارد و دوم آن که نوشتهی گزینهی اقدام، با فونت بزرگ و به رنگ قرمز نوشتهشده و توانسته به خوبی از دیگر بخشها متمایز شود.
تأثیر اسم رنگ بر محبوبیت آن
جالب است اگر بدانید که نام رنگ هم در میزان جلب مخاطب موثر است. نتیجه مطالعهی اسکورینکو و همکاران (۲۰۰۶) نشاندادهاست که افراد در انتخاب رنگ محصولاتی مانند لوازم آرایشی، گزینههایی دارای اسمهای «تجملی» را بسیار بیشتر بر موارد دیگر ترجیح دادهاند. برای مثال، رنگ موکا بسیار دوستداشتنیتر از قهوهای بوده، با اینکه محققان به افراد یک رنگ مشابه را نشاندادهبودند!
البته پیش از این هم بابین (۲۰۰۳) نشان داده بود که به نظر خریداران، رنگهای با اسمهای پیچیده از همتایان دارای اسمسادهی خود زیباتر بهنظرمیآیند.
مقاله میلر (۲۰۰۵) هم نشاندادهاست که نامیدن کالاها به اسامی عجیبتر و خاصتر، سبب افزایش اشتیاق به خرید در مخاطبان میشود. برای مثال، احتمال انتخاب آبنباتهایی بهرنگ “آتیشپاره” بیشتر از آبنباتی به رنگ “زرد لیمویی” است؛ حتی اگر واقعأ هر دو دقیقأ یه نوع زرد باشند. این تأثیر اسم رنگ در انتخاب محصول، به مواد خوراکی محدود نشده و در محصولات غیرغذایی مانند لباس گرمکن هم دیدهمیشود.
مورد آخر آنکه انتخاب نامهای خلاقانه، بهیادماندنی و توصیفی هم (مانند «آبی آسمانی» به جای «آبی روشن») برای افزایش اثرگذاری رنگ محصول بر خرید آن، موثر است.
منبع:وبسایت لرن مارکتینگ