[su_note note_color=”#8ceac2″ radius=”8″]نویسنده: منصور خضرایی منش[/su_note]
بحران اقتصادی داره کاتالیزور میشه برای بازنگری، کوچیک شدن و بالا بردن بهرهوری، یا حتی تعطیلی.
اما ما توی Validation Studio یک منظر دیگه رو هم به موضوع باز کردیم:
حالا چه اتفاقی میافته؟
آیا Role Modelی برای ما متصور هست که بتونه کمک کنه در عین رویکردهای کاهش هزینهای، رویکردهای توسعهای هم داشته باشیم؟
توی این شرایط چه کاری «جواب میده»؟
نتیجه همفکریهامون رو قدم به قدم با شما به اشتراک میگذاریم. مشتاقیم کمکمون کنین که همه زاویهها رو ببینیم.
ما از خودمون این سوال رو پرسیدیم:
استارتاپهای پیشرو، چه کاری اگه بکنن، میتونن نه تنها زنده بمونن که بزرگتر بشن و حتی به رشد و پیشرفت بقیه استارتاپهای تازه نفس هم کمک کنند؟
برای جواب دادن به این سوال اول لازمه که برگردیم عقب و ببینیم که اکوسیستم استارتاپی ما بنا به شرایط اقتصادی و جامعه ایران، شبیه به کدوم اکوسیستم پیشرفته دنیاست؟ سیلیکونولی یا چین؟
اکوسیستم استارتاپی چین چه ویژگیهایی دارد؟
۱- عمر اکوسیستم
کارآفرینی و نوآوری در چین، قدمت طولانی ندارد. از سال ۱۹۸۸ تازه کارآفرینان در چین اجازه پیدا کردند تا شرکت خصوصی ثبت کنند.
اولین شرکتهای دوران اینترنت در چین، علیبابا در سال ۱۹۹۹ و تنسنت (Tencent) در سال ۱۹۹۸ تاسیس شدند.
همانطور که در تایملاین میبینید میشود گفت که اکوسیستم استارتاپی چین از سال ۲۰۰۴ شروع شد. زمانی که علیبابا برای رقابت با Ebay، مارکت پلیس تابا را لانچ کرد.
اما این نقطه شروع باید تا سال ۲۰۱۱ صبر میکرد تا به رشد برسد و بتواند با سرعت پیش برود.
۲- اینترنتگردی با موبایل
چین به قول معروف دوران دسکتاپ و کردیت کارت را هیچ وقت تجربه نکرد. به یکباره وارد دنیای موبایل شد. به لطف گوشیهای هوشمند ارزان و باکیفیت شیائومی، تقریبا همه میتوانستند به اینترنت دسترسی داشته باشند.
اما چرا نداشتن این زیرساختها باعث نشد متوقف بشن؟
مهمتر از همه این بود که کارآفرینان چینی متوجه شدند که نباید مانند رسم جا افتاده در سیلیکونولی، موبایل را فقط نوع نمایش متفاوتی نسبت به دسکتاپ در نظر بگیرند.
در تصویر زیر مقایسه بین اپ موبایل تابا و آمازون رو می بینید. تجربه کاربری اپ موبایل آمازون همانند وبسایت اصلی طراحی شده است.در حالی که تابا از قدرت موبایل استفاده مناسب را برده و تجربه کاملا متفاوتی را برای کاربر رقم زده است.
چین با تمرکز روی Mobile First بودن چطور خودش را متمایز کرد؟
چینیها خیلی خوب فهمیدند که این گوشیهای هوشمند کاربردهای بسیار فراتری دارند و اینطور شد که استارتاپها با تمرکز Mobile first به نوآوری پرداختند. به این معنا که از تمامی امکانات گوشیهوشمند مثل دوربین جلو و عقب، میکروفون و سنسورهای مختلف استفاده کردند و توانستند در زمینه فروش آنلاین، بهرهبرداری از قدرت سوشیال و سرگرمی، غولهای بین المللی بسازند.
خودشون برای این یه اصطلاح بامزه دارند. میگویند موبایل مثل یک بوفالو است. حیف است که فقط از گوشت آن استفاده کنیم و پوست و دیگر اجزایش را دور بریزیم. با همین نگاه در زمان ایدهیابی برای طراحی محصول ذهنشون رو باز میکنند و برای استفاده از تمامی ویژگیهای موبایل ایدهیابی میکنند.
در حال حاضر ۹۵ درصد از کاربران آنلاین چینی با گوشیهوشمند به گشتوگذار در اینترنت، خرید و سرگرمی می پردازند.
۳- انحصار مگا VCهای استارتاپی
ویچت فقط یک اپلیکیشن نیست. یک سیستم عامل است:
سه شرکت علیبابا، بایدو و تنسنت، که به مثلت BAT معروف هستند، به واسطه نگاه استراتژیک خود به سمت ساخت سوپراپها رفتند. سوپراپها تقریبا همه کار انجام میدهند. امروز ویچت دیگر فقط یک اپلیکیشن پیامرسان نیست. برای گرفتن وقت دکتر، پرداخت ویزیت، خرید داروهای نسخه شده، خرید بلیط هواپیما، سینما، دریافت کوپن تخفیف از برندها، دنبال کردن سلبریتیها، پرداخت خرید از سوپرمارکت و مغازههای محلی، کرایه دوچرخه و درخواست تاکسی آنلاین و هرچیز دیگری که به فکر من یا شما میرسد از ویچت میتوان استفاده کرد.
تابا، اعتیاد آورترین اپلیکیشن خرید آنلاین است:
تابا، بزرگترین فروشگاه و مارکت پلیس آنلاین دنیا، نه تنها امکان چرخیدن و پیدا کردن محصولات مختلف بلکه امکان تبلیغات و ساخت کامیونیتی و ارتباط یک به یک میان فروشندهها و خریداران را نیز ایجاد کرده است.
علیبابا علاوه بر تابا، سیستم پرداخت علیپی را راه اندازی کرد که در حال حاضر در رقابت سنگین با ویچت، ۴۵ درصد از سهم بازار پرداخت موبایلی را در اختیار خود دارد.
از نوآوری باز، تا تبدیل شدن به بزرگترین سرمایهگذار:
این سه شرکت نه تنها به واسطه پلتفرمهای بازی که ایجاد کردند امکان رشد و توسعه هزاران کسبوکار کوچک و بزرگ را به وجود آوردند بلکه خود به عنوان بزرگترین و مهم ترین سرمایهگذاران استارتاپی نقش آفرینی میکنند. تقریبا بیش از ۵۰ درصد استارتاپهای چین به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از این سه شرکت سرمایه جذب کردهاند.
به همین خاطر است که اکوسیستم استارتاپی چین برخلاف سیلیکونولی به نوآوری سازمانی معروف است.
یکی از دلایل سرعت گرفتن استارتاپها در چین وجود پلتفرمهای باز مثل ویچت است. چراکه یک استارتاپ نوپا میتواند برای جذب مخاطب به یک میلیارد کاربر ویچت وصل شود و ارتباط شخصی سازی شده و مستقیم با آن ها بسازد. حتی لازم نیست هر استارتاپی برای خودش اپلیکیشن موبایل جداگانه توسعه دهد و میتواند با استفاده از امکانات ویچت نسخه سبکی از اپلیکیشناش را ایجاد و در دسترس یک میلیارد کاربر قرار دهد.
با این مدل، استارتاپها با سرعت ایدههایشان را میتوانند تست کنند، رشد دهند و هزینه جذب کاربر و تبلیغاتشان را بسیار بسیار کم کنند.
۴- عادت خرید نرمافزار و محتوا
چینیها به حرفهایترین متقلبها معروفند. به دلیل نبود قانون کپیرایت و وفور افرادی که همه چیز را از کالا گرفته تا نرمافزار کپی میکنند، اساسا چینیها هم مانند ایرانیها علاقهای ندارند تا برای نرمافزار و یا محتوا پول پرداخت کنند.
یکی از دلایلی که استارتاپهای B2B در چین رشد کندتری دارند نیز همین است.
یعنی استارتاپ محتوا محور جواب نمیدهد؟
اما حتی برای دور زدن عادات فرهنگی هم، کارآفرینان چینی روشهای خلاقانهای پیدا کردند.
از آنجایی که خودشان رو محدود به مدلهای کسبوکاری جا افتاده در سیلیکونولی نمیبینند، مرزی برای خلاقیتشان وجود ندارد.
استارتاپهای فروش کتاب در چین به درآمدهای چند میلیون دلاری دست پیدا کردهاند. چطور؟ با تغییر دیدگاه. برای مثال یکی از این استارتاپهای موفق، به کاربران اجازه میدهد دو سوم کتاب را بخوانند و اگر علاقهمند بودند تا یک سوم پایانی را هم بخوانند آن وقت هزینه کتاب را پرداخت میکنند. این یک مثالی برای این است که عادات فرهنگی را مانع خود برای رشد نمیبینند بلکه با تغییر در زاویه نگاه خود و نوآوری در مدلکسبوکار میتوانند بازارهای غیرجذاب را فعال کنند.
با حرفهایی که زدیم به نظرتون بازار چین به ایران شبیهتر نیست؟
به نظر میرسه که در ایران هم استارتاپهای بزرگ و موفق به این نتیجه رسیدند که استراتژی غولهای چینی بیشتر با فضای ایران سازگاره و برای مثال میبینیم که اسنپ، آپ، روبیکا و تاحدی IIventures به سمت سوپراپ شدن قدم برداشتند.
اما این فقط یک شروعه. چطور می تونیم از تجربیات چینیها برای ساخت سوپراپ های موفق بهره بگیریم؟ در ایران چطور پلتفرمهای باز بسازیم تا بتوانیم روند رشد استارتاپهای جدید را سریعتر و کوتاهتر کنیم؟
در بلاگپستهای بعدی سعی میکنیم به این سوالات با جزییات بیشتری پاسخ بدیم.
البته که بیش از هروقتی نظرات شما میتونه باعث بشه که این بحث شکل بگیره و با کمک شما، مسیرهای بهتری را شناسایی کنیم.