ارائه یک دقیقهای (Pitch) و هیجان جذب مخاطبان: آدرنالین
تیمسازی و هیجان جذب هم گروهیهای فعال: آدرنالین
تکمیل بوم مدل کسب و کار و بوم ارزش پیشنهادی: آدرنالین + مقداری سروتونین!
آمادهسازی دمو در زمان محدود چند روزه با همکاری اعضای تیم: آدرنالین + دوپامین
ارائه برای داوران و یا تماشاچیان: آدرنالین + دوپامین زیاد!
انتظار برای اعلام نتایج توسط داوران: آدرنالین + اندورفین + دوپامین + مقادیری هورمونهای دیگر!
آیا چرخه فوق برای شما آشنا نیست؟ آیا بارها این چرخه انتظار و تلاش و لذت را نپیموده اید؟
پدیده اعتیاد در فیزیولوژی بدن انسان چنان ریشههای عمیقی دارد که موجب میشود عادتهای ما قویترین عامل در تعیین کیفیت و نحوه زندگی ما باشد. چرخه مشهور محرک -> روتین -> پاداش، شاید تکرار شوندهترین چرخهای باشد که هر فردی در طول روز بارها و بارها آن را تکرار میکند.
بیش از ۳ سال از زمانی که با اکوسیستم استارتاپی ایران آشنا شدهام میگذرد. در طول این سال ها افرادی بر قطار کارآفرینی سوار شده و عدهای پیاده شدهاند. اما همواره هستند کسانی که در همه رویدادها حاضرند و هر کجا نام و نشانی از استارتاپ هست، حضور آن ها نیز میدرخشد. این افراد بیش از آنکه به دنبال هدف مشخصی در فضای کارآفرینی و استارتاپی باشند، جذب هیجان شرکت در رویدادها میشوند و به تدریج به نوعی اعتیاد مخرب گرفتار میشوند. این اعتیاد موجب نادیده گرفتن پیشرفت فردی و تبدیل شدن افراد به سیاهی لشکری میشود که صرفا در راستای آنچه در ذهنشان ارتقا اکوسیستم کارآفرینی نامگذاری نمودهاند گذران وقت میکنند.
انبوهی از رویدادهای استارتاپی که بیش از ۸۰ درصد محتوای ثابت آن ها از دو کتاب بوم مدل کسب و کار (استر والدر) و استارتاپ ناب (اریک ریس) اقتباس میشود در کشور برگزار میگردد. تیم هایی در هر رویداد شکل میگیرند و با توجه به معماری غالب در این رویدادها که بر اساس “سیستم مشارکت اجتماعی فعال” شرکت گوگل طراحی شده، مراحل تقریبا مشابهی نیز طی میشوند. شرکت کنندگان با افراد پرانرژی دیگری آشنا میشوند و در طول مراحل رویداد، آشنایی ابتدایی با فضای کسب و کار استارتاپی بدست میآورند. یکی از ثمرات مثبت و بسیار ارزشمند رویدادها، ارتقا شناخت افراد نسبت به تواناییهای خودشان در مقایسه با دیگران است که با سرعتی باورنکردنی میتواند یک رویا پرداز را از سفر فضایی خود به حرکت خزشی بر روی زمین فرود آورد و به واقع بینی او کمک نماید.
مشکل مورد بحث آنجا برجسته میشود که بررسی و مطالعه بیش از حد و عموما تکراری جای عمل را بگیرد و شرکت کنندگان رویدادها تصور کنند که شرکت کردن در رویداد، آن ها را کارآفرین خواهد ساخت.
برگزارکنندگان و فعالان موثر اکوسیستم با پیادهسازی برنامههای آموزشی سعی در ارتقا و یا شکل دهی به فضای کارآفرینی دارند و روی سخن با آنان نیست. بلکه با آن دسته از جوانان با استعدادی است که با سپری کردن سال های ارزشمند عمر خود در رویدادهای رنگارنگ تنها تجربه شرکت کردن در رویداد را تعمیق میکنند و هرگز گامی برای راه اندازی و اجرایی شدن هیچ یک از ده ها ایدهای که در کلیه این رویدادها به ذهن آن ها میرسد بر نمی دارند.
شاید اگر من طراح رویداد بودم، رویدادی مرحله بندی شده طراحی میکردم و شرکت در رویدادهای بعدی مشروط به پیادهسازی ایدههای قبلی در طول چندین هفته میبود. نام رویداد اول را میگذاشتم: “قرار است روی بدهد” و نام رویدادهای بعدی را: “آنچه روی داده را به همراه بیاورید!”
1 دیدگاه دربارهٔ «پدیده معتادان به رویداد و ظهور طبقه Event Addicts در جامعه کارآفرینی استارتاپی»
حرف دل زیبا و به جایی بود، واقعا با دیدگاهت موافقم محسن جان. به نظرم افراد به جای اینکه دنبال Event باشند، اگر که به دنبال Effect باشند قطعا اتفاق های بهتر و اثرگذارتری برای خودشون و اکوسیستم میفته!
باز هم بنویسی ما و بقیه رو خوشحال تر میکنی 🙂